طرحی نو در اندازیم (دکتر یوسف ثبوتی)
آقای دکتر یوسف ثبوتی عضو پیوسته و رئیس گروه علوم پایه فرهنگستان علوم و استاد فیزیک دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه- زنجان در مراسم تجلیل از پژوهشگران و فناوران برجسته کشور سخنرانی ایراد کرد. متن سخن ایشان بدین شرح است:
«در دنیای پرشتاب امروز، به نوشتههای پژوهشی که در طول ۱۰ سال بیشترین ارجاع را داشته باشد، نوشته پراستناد میگویند. نوشتههای پراستناد در این زمان کم و بیش یک درصد نوشتههای پژوهشی دنیا را تشکیل میدهند. برابر سندی که از پایگاه استنادی علوم جهان اسلام چند روز پیش به دستم رسیده، ۵ر۶ درصد از این یک درصد نوشتههای پراستناد را ریاضینویسانمان، ۶ر۳ درصد را زیستشناسانمان، ۸ در هزار را فیزیکدانانمان و ۵ در هزار را شیمیدانانمان نوشتهاند. در حالی که این گروه از علمنویسانمان بودجههای متناسب با این درصدها و در هزارها را در اختیار نداشتهاند. آیا آمار و ارقامی از این سیاق نشانه سلامت و توانایی جوامع علمی و دانشگاهیمان نمیتواند به حساب بیاید و اینجا و آنجا گفته شود تا جوانانمان دل قرص داشته باشند و تواناییهایشان را باور کنند؟ چرا این همه سلامت و تقوای حرفهای را کمارج میگذاریم و چرا عیبجوییها و تاریکبینیهایمان را مشتاقانه برجسته و رسانهای میکنیم؟
از سلامت دانشگاههایمان دلآسوده باشیم. زیرا:
- صادقترین و صدیقترین آدمهایمان که جوانانمان باشند در دانشگاهها هستند.
- کمترین فساد اخلاقی و اجتماعی و مالی را در دانشگاهها میتوانید سراغ بگیرید.
- دانشگاهها، مخصوصاً دپارتمانهای علوم و مهندسیشان که با علوم دقیقه سر و کار دارند، نمیتوانند بیمنطق ریاضی سر کنند. نمیتوانند علت و معلول را نبینند و بر پایه توهم و باورهای شخصی بگویند و بشنوند و عمل کنند.
قبول کنیم، به خاطر همین ویژگیها، دانشگاهها مکانیسم درونی خودگندزدایی دارند. اگر به هر دلیل در مقاطعی از زمان و مکان آلوده شوند خود را میپالایند و آلودگیها را از خود میتکانند. اگر بخواهیم و بتوانیم به اشخاص و ارگانهای مربوط و نامربوط توصیه کنیم سر به سر دانشگاهها و دانشگاهیها و دانشجوها نگذارند لطف بزرگی به نظام آموزش عالی کردهایم و دعاگویان زیادی برای دولت تدبیر و امید فراهم آوردهایم.
سخن دیگری دارم. سالانه تعداد زیادی از دانشآموختههای دانشگاهیمان را در طبق زر تقدیم بیگانه میکنیم. لابد خوباند که این همه مشتری برونمرزی دارند. تنها در آمریکا نزدیک به دو میلیون ایرانی داریم. نزدیک به نیم میلیون نفر آنها فارغالتحصیلان دانشگاهیاند که در ده سال گذشته رفتهاند. بیشترشان موفقاند و در پستهای کلیدی از مدیریتهای ارشد ناسا و دانشگاهها و بیمارستانها، و صنایع و کسب و کارهای ریز و درشت قرار دارند. تنها یکهزار نفر از همین ایرانیان مقیم آمریکا یکصد میلیارد دلار سرمایه جامعه آمریکا را مدیریت میکنند.
چند سؤال دارم و به دنبال جوابم:
- در این دوره و زمانه کدام کشور است که به کشور دیگر نفوذ میکند و چه به دست میآورد؟
- چگونه است که دانشآموخته دانشگاههای ما مادام که در کشور است بیکار است ولی تا پا به بیرون میگذارد در ظرف چند سال کوتاه، کارآفرین میشود.
- نظام فرهنگی، اجتماعی، مدیریتی، صنعتی، و آموزشی بیگانگان با کدام اکسیر مس دانشآموخته ما را به طلا برمیگرداند؟ و متقابلاً نظام فرهنگی، اجتماعی، مدیریتی، صنعتی، و آموزشی ما با کدام ضد اکسیر اگر طلا هم به دستاش بدهید مس میکند؟
لابد همه راههایی را که تا به حال رفتهایم و به مقصد نرسیدهایم باید بیراهه بدانیم، کنارشان بگذاریم و طرحی نو دراندازیم. کی و چه کسی چنین اجازهای را خواهد داشت».
****
روابط عمومی فرهنگستان علوم