با رخداد زمین لرزه بامداد اول تیر ماه (برج سرطان) 1401 در ناحیه مرزی افغانستان، گردیز، خوسف و یکتیکا، با بزرگای 6.1 اخبار نگران کننده ای از آسیب شدید به مردم ناحیه رومرکزی دریافت می شود.
بسیاری از بازماندگان این مرگبارترین زمین لرزه افغانستان در بیش از دو دهه گذشته، روز جمعه سوم تیر ماه بدون غذا، سرپناه و آب در روستاهای ویران شده منتظر بودند تا نیروهای امدادی به آنها برسند، و بارش باران بر بدبختی آنها افزوده است. زلزله چهارشنبه بیشترین شدت را در شرق ناهموار در امتداد مرز با پاکستان داشت و بیش از 1500 کشته و هزاران بی خانمان برجای گذاشت.
دهکده ها در برخی از مناطق آسیب دیده با خاک یکسان شده است و بازماندگان برای یافتن تجهیزات برای دفن مردگان خود در تلاش هستند. پتو، چادر، سرپناهی وجود ندارد. کل سیستم توزیع آب از بین رفته است. به معنای واقعی کلمه چیزی برای خوردن وجود ندارد. محمد امین حذیفه، رئیس اطلاعات استان پکتیکا، گفت که باران شدید و سیل مانع از تلاش برای رسیدن به آسیب دیدگان شده است. ارتباطات همچنین با واژگونی دکلهای تلفن همراه و خطوط برق آسیب دیده است.
این زمین لرزه مناطقی را که قبلاً از اثرهای باران شدید آسیب دیده بود لرزاند و باعث ریزش سنگ و روانه گل شد که روستاهای مستقر در دامنه های کوهستانی را در اثر زلزله و زمین لغزش از بین برد.
مقامات می گویند که نزدیک به 10000 خانه ویران شده است که در منطقه ای که میانگین تعداد خانوارها بیش از 20 نفر است، رقم نگران کننده ای است. بیش از 118000 کودک تحت تأثیر این فاجعه قرار گرفتند. بسیاری از کودکان در حال حاضر به احتمال زیاد آب آشامیدنی تمیز، غذا و مکان امنی برای خواب ندارند. این فاجعه چالش لجستیکی بزرگی را برای دولت طالبان ایجاد کرده است چرا که با معرفی خود به عنوان گروهی با سابقه تروریستی و تندرو ، از سوی کشورهای جهان به رسمیت شناخته نشده و از بسیاری از نقاط جهان منزوی است. این کشور وابسته به کمک شاهد بود که بخش عمده ای از کمک های خارجی خود پس از تسلط طالبان در ماه مرداد 1400 قطع شد و حتی قبل از فاجعه روز چهارشنبه، سازمان ملل درباره یک بحران انسانی که کل جمعیت را تهدید می کند، هشدار داده بود.
اما این زمین لرزه موجی از همدردی از خارج از کشور را برانگیخته است - اگرچه بسیاری از نحوه استفاده از هرگونه کمک از سوی گروه طالبان، محتاط هستند.
کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد چادر، پتو و ملحفه های پلاستیکی فرستاده است. برنامه جهانی غذا ذخایر مواد غذایی را برای حدود 14000 نفر تحویل داده است. و سازمان بهداشت جهانی 10 تن تجهیزات پزشکی را برای 5400 عمل جراحی فراهم کرده است. مقامات دولت افغانستان روز پنجشنبه گفتند که پروازهای امدادی از قطر و ایران به زمین نشسته است، و پاکستان کامیون های حامل چادر، تجهیزات پزشکی و مواد غذایی را به آن سوی مرز فرستاده است. قبل از تسلط طالبان، دولت جمهوری اسلامی افغانستان در تاریخ 30 مهر (میزان ) 1394 اداره مبارزه با حوادث طبیعی را به وزارت ارتقا داد.
در این تاریخ اداره مبارزه با حوادث طبیعی به "وزارت دولت در امور مبارزه با حوادث طبیعی" ارتقا داده شد. و ویس احمد برمک به عنوان وزیر این وزارت معرفی شد. اداره مبارزه با حوادث طبیعی قبل از این، با کمترین امکانات فعال بود و اقدامهای پیشگیرانه یا پس از رویدادهای طبیعی در افغانستان، وظایف اساسی این اداره بود. آقای برمك در سوم اسفند (حوت) 1395 گفت که رسیدگی به موقع به حادثههای طبیعی زمانی ممکن میشود که سیستم مبارزه با حوادث طبیعی تهیه شود و به ظرفیتهای بشری، تخصص و توانمندی آنان افزوده شود و " ما دارای یک سیستم نیستیم. آن چه که انجام میدهیم، عکسالعملی است، استراتژیکی نیست».
اما با وجود تعداد معدودی از هواپیماها و هلیکوپترهای قابل پرواز از زمان بازگشت به قدرت طالبان، واکنش فوری به زلزله اول تیر ماه 1401 رخ نداد.
افغانستان به ویژه در رشته کوه هندوکش، در نزدیکی محل تلاقی ورقه های زمینساختی اوراسیا و هند به طور مکرر تحت اثر زمین لرزه قرار می گیرد. زمین لرزه اخیر در راستای گسل امتداد لغز چپگرد گردیز Gardez رخ داده است که راستایی شمال شرقی – جنوب غربی دارد و خود یکی از شاخه های سامانه گسلی مهم "چمن" – با راستای حدودا شمالی-جنوبی است. سامانه گسله چمن به شهر پایتخت افغانستان می رسد.
مرگبارترین زمین لرزه اخیر افغانستان در سال 1998، مجددا در زمان تسلط قبلی تروریست های طالبان در ولایات شمال شرقی تخار و بدخشان جان 5000 نفر را گرفت.
بلوک پوسته ایران-افغان به عنوان حائل بین توده پایدار اوراسیا در شمال، ورقه پوسته هند-استرالیا در شرق و جنوب شرقی و بلوک شبه جزیره عربستان در جنوب غربی عمل می کند.
لرزه خیزی در هیمالیا عمدتاً ناشی از برخورد قاره ای ورقه های هند و اوراسیا است که با سرعت نسبی 40 تا 50 میلی متر در سال نسبت به هم همگرا می شوند. زیر رانش به سمت شمال هند در زیر اوراسیا زمین لرزه های متعددی را ایجاد می کند و در نتیجه این منطقه را به یکی از خطرناک ترین مناطق زمین لرزه ای تبدیل می کند. نمود سطحی مرز ورقه با دامنههای ارتفاعات از شمال به جنوب در غرب، کمان هند-برمه در شرق، و نوار شرقی- غربی جبهه رشته کوه های هیمالایا در شمال هند مشخص میشود.
مرز هیمالیا ساختارهای موازی با روند شرقی-غربی متعددی را نمایندگی میکند. این منطقه دارای بالاترین میزان لرزه خیزی و بزرگترین زمین لرزه ها در منطقه هیمالیا است که عمدتاً با جنبایی گسل های فشاری ایجاد شده است. نمونههایی از زمینلرزههای مهم، در این منطقه پرجمعیت، زلزلههای 1934 M8.1 بیهار هند ، زلزله 1905 M7.5 کانگرا هند و زلزله بالاکوت پاکستان 2005 M7.6 کشمیر است. دو مورد اخیر منجر به بالاترین آمار تلفات زمین لرزه های هیمالیا شد که بیش از 100000 نفر را کشته و میلیون ها نفر را بی خانمان کردند.
در امتداد حاشیه غربی فلات تبت، در مجاورت جنوب شرقی افغانستان و غرب پاکستان، ورقه هند به صورت مایل نسبت به ورقه اوراسیا جابه جا می شود و در نتیجه یک نوار چین خوردگی و راندگی پیچیده به نام رشته کوه های سلیمان در غرب پاکستان ایجاد شده است. گسلش در این منطقه شامل حرکات امتداد لغز، معکوس و مایل لغز است و اغلب منجر به زلزله های کم عمق و مخرب می شود. گسل فعال امتدادلغز چپگرد چمن مهمترین ترین گسل جنبا در این منطقه است. در سال 1505م، بخشی از گسل چمن در نزدیکی کابل، افغانستان، گسیخته شد و باعث تخریب گسترده کابل شد. در همین منطقه، زلزله 30 مه 1935، M7.6 کویته، که در محدوده کوههای سلیمان در پاکستان رخ داد، حدود 60000 نفر را کشت.
در ضلع شمال غربی فلات تبت، در کوههای پامیر-هندوکش در شمال افغانستان، زمینلرزههایی در عمق 200 کیلومتری در نتیجه فرورانش لیتوسفر باقیمانده رخ میدهند. قوس خمیده زمین لرزه های ژرف در منطقه هندوکش پامیر نشان دهنده وجود لیتوسفر باقیمانده در ژرفا است که تصور می شود بقایای یک بخش فرورانده از پوسته باشد. مقاطع عرضی از طریق منطقه هندوکش نشان دهنده یک دال فرورانش تقریباً عمودی با جهت شمالی است، در حالی که مقاطع عرضی از طریق منطقه نزدیک پامیر به سمت شرق نشاندهنده فرورفتگی بسیار کم ژرفاتر و دال فرورانش جنوبی است. برخی از مدلها وجود دو ناحیه فرورانش را پیشنهاد میکنند. با فرورانش ورقه هند در زیر منطقه هندوکش و ورقه اوراسیا زیر منطقه پامیر فرورانده شده است .
آشنایی مختصر با افغانستان امروز و پهنه زلزله زده 1-4-1401
افغانستان کشوری محصور در خشکی است که در چهارراه آسیای مرکزی و جنوبی واقع و از آن به عنوان قلب آسیا یاد می شود. از شرق و جنوب با پاکستان، از غرب با ایران، از شمال غربی با ترکمنستان، از شمال با ازبکستان، از شمال شرق با تاجیکستان و چین همسایه است. این کشور با 652864 کیلومتر مربع زمین، عمدتاً کوهستانی با دشت هایی در شمال و جنوب غربی است که توسط رشته کوه هندوکش از هم جدا شده اند. تا سال 2021 ، جمعیت آن از سوی بانک جهانی 40.2 میلیون تخمین زده شده است که اکثراً از قومیت های پشتون ، تاجیک ، هزاره و ازبک هستند. از جمعیت حدودا هشتصد هزار نفری ولایت پکتیکا ۹۶٪ را پشتونها تشکیل میدهند. حدود 2٪ ازبک و بقیه از تاجیک ها و سایر اقوام هزاره و بلوچ هستند. ولایت پکتیکا به مرکزیت شهر شَرَن از جمله ولایتهای جنوب شرقی افغانستان است و شمال آن، ولایت پکتیا، شمال شرق آن ولایت خوست، شرق و جنوب آن کشور پاکستان و غرب آن ولایتهای زابل و غزنی است. ولایت پکتیکا زمانی، جزئی از ولایت پکتیا بود که در سال۱۳۴۳ هجری شمسی به صورت ولایت جداگانه درآمد. گردیز مرکز ولایت پکتیا در منتهیالیه دره و رودخانه گردیز و در ارتفاع ۲٬۳۰۰ تا ۲٬۵۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد. گردیز فاصله بسیار نزدیکی با غزنی دارد و توسط سلطان محمود غزنوی ساخته شدهاست. بخش آسیب دیده دیگر در زلزله اول تیرماه 1401 شهر و ولایت خوست در مجاورت ولایت پکتیاست. ولایت خوست حدود 650 هزار نفر جمعیت، و ۴٬١۵١ کیلومتر مربع وسعت دارد. مردم این ولایت پشتون هستند و به زبان پشتو صحبت میکنند. ملاعمر، موسس و رهبر طالبان از 1994 تا 2013(زمان مرگش در پاکستان)، گروه طالبان را اداره کرد. شبکه حقانی، یک گروه شبهنظامی تروریستی و از متحدان اصلی طالبان عمدتا از ولایات پکتیا، پکتیکا و خوست افغانستان و همچنین وزیرستان شمالی واقع در مناطق قبیلهای فدرال پاکستان هستند. رهبران این شبکه از قبیله «زدران» قوم پشتون ساکن ولایت پکتیکا هستند. مولوی جلالالدین حقانی، رهبر و بنیانگزار شبکه حقانی در سال ۱۳۷۰ ه.ش موفق شد شهر خوست مرکز ولایت خوست را از تسلط حکومت دکتر نجیبالله درآورد. وی در نخستین کابینه مجاهدین پس از سقوط کابل در سال ۱۳۷۱ پست وزارت دادگستری را بر عهده داشت. چند سال بعد متحد طالبان شد و در حکومت طالبان (در دهه هقتاد شمسی) پستهایی همچون فرماندهی طالبان در شمال کابل، وزیر مناطق مرزی و امور قبایلی را بر عهده داشت. پسر مولوی جلال الدین حقانی، سراجالدین حقانی یکی از دو معاون ارشد رهبر کنونی طالبان، مولوی هبتالله آخندزاده (رهبر کنوی گروه طالبان) است. سراج الدین حقانی وزیر امور داخله کنونی افغانستان و همچنین رهبر شبکه حقانی، زیر مجموعهای از سازمان طالبان و شاخهای از خاندان حقانی است.
دکتر مهدی زارع- استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و عضو وابسته فرهنگستان علوم
Report