چکیده
بحران آب را به دو عامل عمده سوء مدیریت و تغییرات اقلیمی نسبت داده می شود. در اکثر مواقع متولیان منابع آب برای توجیه سوء مدیریت خود عامل دوم یعنی تغییرات اقلیمی را بهانه قرار می دهند. در این مقاله شواهد عینی بحران آب در منابع آب زیرزمینی و آبهای سطحی کشور و تجزیه و تحلیل عددی و کمی بارش در چهار دهه گذشته به نقش نسبی دو عامل فوق در ایجاد بحران در منابع آب کشور ارزیابی می شود. نتایج این ارزیابی نشان می دهد که عامل اصلی ایجاد بحران آب ناشی از چهار دهه سوء مدیریت و حکمرانی غلط در بهره برداری منابع آب بوده که کشور را مواجه با خشکی هیدرولوژیکی، خشکی محیط زیستی، خشکی کشاورزی، مشکلات انرژی برق آبی، و مشکلات اجتماعی و اقتصادی کرده و خشکسالی های دهه اخیر باعث تشدید آن شده است. هم اکنون منابع آب در شرایطی آنچنان بحرانی قرار گرفته که خشکی سرزمین ایران موجب خواهد شد که تغییرات اقلیمی و اثرات مخرب آن در آینده با شدت بیشتری خودنمایی کند.
- 1. مقدمه
شرایط منابع آب زیرزمینی (سفره های آب زیرزمینی) و منابع آب سطحی شامل رودخانه ها، تالاب ها و مخازن سدهای کشور بررسی و آمار بارش در 5 دهه گذشته بررسی می شود، تا بتوان به نقش دو عامل تغییرات اقلیمی و سوء بهره برداری منابع به عنوان دو عامل اصلی در ایجاد بحران آب در کشور پی برد.
- 2. منابع آب سطحی
الف) تالاب ها:
- 1. تالاب پریشان: شکل 1. شرایط این تالاب آب شرین را طی سالها 2006-2011 را نشان می دهد. حوزه آبریز سطحی این تالاب کوچک و منبع تامین کننده آب آن آبهای زیرزمینی سازندهای آهکی (کارستی) اطراف آن می-باشد. متاسفانه در سه دهه گذشته بیش از 1000 چاه آب در اطراف تالاب برای گسترش کشاورزی احداث و مورد بهره برداری قرار گرفته است. بطوری که آبهای زیرزمینی قبل از پیوستن به تالاب توسط این چاه ها مهار و پمپاژ گردیده و باعث خشک شدن آن شده است.
- 2. تالاب های بختگان و تشک: آب این دو تالاب توسط دو رودخانه کر و سیوند تامین می شود. احدات دو سد سیوند و ملاصدرا در دو دهه گذشته و گسترش کشاورزی در بالا و پایین دست این سدها، حقابه این دو تالاب که نقش بی بدیلی در حفظ محیط زیست و حیات وحش منطقه داشته است به شدت کاهش و به صفر رسانده و موجب خشک شدن آنها شده است.
- 3. تالاب هامون: آب این تالاب توسط رودخانه هیرمند که بیش از 1000 کیلومتر در کشور افغانستان جریان دارد تامین می شود. براساس توافق امضا شده توسط هویدا و محمد موسی شفیق نخست وزیران وقت ایران و افغانستان در سال 1351 با میانجیگری امریکا، کانادا و شیلی مقرر شده بود سالانه 820 میلیون متر مکعب آب رودخانه هیرمند به تالاب هامون اختصاص یابد. ساخت سده های متعدد از جمله سد کمال خان در 100 کیلومتری مرز ایران، سد کجکی در ولایت هلمند، سد سلما در ولایت هرات، سد بالا بلوک در ولایت فراه، سد بغرا در قندهار ...، شرایط نابسامان سیاسی در افغانستان و کوتاهی دیپلماسی ایران، موجب حذف حقابه تعیین شده سال 1351 این تالاب و در نتیجه خشک شدن آن شده است.
- 4. تالاب هورالعظیم: آب این تالاب توسط رودخانه کرخه تامین می شود. احداث سدهایی کرخه و سیمره و اجرای پروژه های نفتی بدون رعایت پروتوکل های زیست محیطی، انحراف عمدی آب و ممانعت از ورود آب موجب خشک شدن این تالاب ارزشمند شده است.
- 5. تالاب شادگان: آب این تالاب توسط رودخانه قره آقاج تامین می شود. با احداث سدهای مارون و سد جره حقابه این تالاب قطع و موجب خشک شدن آن شده است. شرایط بغرنجی که در تالاب های شادگان و هورالعظیم ایجاد شده است غیر قابل وصف است.
- 6. دریاچه ارومیه: احداث 25 سد عمده در حوزه آبریز و گسترش کشاورزی ناکارآمد در طی 4 دهه گذشته موجب خشک شدن این تالاب عظیم گردیده و پروژه احیای این دریاچه تا کنون به نتیجه مطلوبی نرسیده است.
ب) رودخانه ها
- 1. زاینده رود: با مدل سازی ریاضی زاینده رود و آبخوان های مجاور [1, 2] و در امتداد آن نویسنده دلیل اصلی خشک شدن زاینده رود را استخراج بی رویه و بیش از حد آب زیرزمینی و اجرای پروژه های انتقال آب برای گسترش کشاورزی و صنعت تعیین کرده است. نتایج این مدلسازی نشان می دهد که در محدوده دشت نجف آباد بیش از 4000 چاه آب نه تنها ذخیره آبخوان را تخلیه کرده بلکه حوزه آبگیر زیرزمینی بسیاری از این چاه ها به رودخانه زاینده رود که در این دشت جریان دارد رسیده و از آن آبگیری و در نتیجه باعث خشک شدن آن شده اند. در دشت های دیگری که زاینده رود از آنها عبور می کند نیز چنین شراطی حاکم است.
- 2. رودخانه کارون: احداث سدهای بزرگ کارون 1، 2، 3 و 4 و سد گتوند با حجم مخزن 16 میلیارد متر مکعب و پروژه های انتقال آب عامل کاهش شدید دبی رودخانه کارون شده است.
ج) مخازن سدها
200 سد بزرگ با حجم مخزن 50 میلیارد متر مکعب با 209 شبكه آبياري با سطح زير كشت ٢.٣ ميليون هكتار در کشور ساخته شده است. در پایان سال آبی 1398-1339 تنها 51 درصد از حجم این مخازن پر بوده است که در پایان سال آبی 1399-1400 با وجود کاهش 41 درصدی آب خروجی آنها، به دلیل کاهش 28 درصدی رواناب ورودی (به علت کاهش بارش) به آنها، میزان پرشدگی آنها به 36 درصد کاهش یافته است. 7/36 میلیون از جمعیت کشور برای آب شرب به مخازن سدها وابسته اند و حدود 49 میلیون دیگر به آب زیرزمینی. بنا به اعلان وزارت نیرو در حال حاضر بیش از 101 شهر کشور از جمله: کرمان، مشهد، اصفهان، اهواز، سنندج، کرمانشاه، همدان، آبادان، خرمشهر و زاهدان در شرایط تنش آبی قرار دارند. دلیل عمده خالی بودن مخازن در حد حجم بحرانی برداشت آب از این مخازن و انتقال به سایر حوزه ها بخصوص به حوزه ایران مرکزی بوده است.
- 3. منابع آب زیرزمینی
طی 50 سال گذشته میانگین افت سطح آب زیرزمینی آبخوان های کشور حدود 55 سانتیمتر و افت تجمعی 25 متر می-باشد. از 609 آبخوان زیر پوشش مطالعاتی وزارت نیرو 410 آبخوان به عنوان آبخوان ممنوعه معرفی شده است (شکل 4)، بدین معنی که حفر چاه برای بهره برداری آب زیرزمینی در آنها قدغن و ممنوع می باشد.
- 4. تغییرات بارش در 5 دهه گذشته
نویسنده طی یک پژوهش گسترده با آنالیز بارش روزانه طی یک دوره آماری 33 ساله در 467 ایستگاه بارانسنجی، 24 منطقه بارشی که توزیع زمانی و مقدار بارش سالانه منحصر به خود دارند مطابق شکل 5 شناسایی کرده است[3] . سپس، با انتخاب یک ایستگاه در هر منطقه که حداقل دارای 50 سال آمار بارش روزه هستند، روند بارش و تغییرات آن در 5 دهه مورد بررسی قرار داد شد. نتایج نشان داد که بجز دو زون A , B بارش در تمام زون های دیگر روند کاهشی داشته و این روند کاهشی در دهه گذشته شدت گرفته است. بطوریکه کاهش میانگین بارش سالانه 40 ساله، 30 ساله، 20 ساله، و 10 ساله نسبت به میانگین 50 ساله به ترتیب 1%، 2.4%، 7.6% و 9.3% کاهش داده است. این میزان کاهش به هیج وجه نمی تواند باعت بحران آب در کشور شده باشد. فقط می توان گفت که در دهه گذشته باعث تشدید بحران شده است.
- 5. حجم آب تجدید پذیر در کشور
در جدول 1 میزان حجم آب ناشی از بارش در مناطق 24 گانه فوق و در کل کشور نشان داده شده است. همانگونه که ملاحظه می شود بارش حدود 400 میلیارد متر مکعب آب در کشور تولید می کند، که حدود 25% آن یعنی 100 میلیارد متر مکعب آب تجدید پذیر است. به عبارت دیگر، سرزمین ایران سالانه 100 میلیارد متر مکعب آب از طریق نزولات جوی دریافت می کند. 60% آب تجدید پذیر به آبهای زیرزمینی و 40% آن به آبهای سطحی تبدیل می شود. بر اثر افزایش جمعیت، سرانه آب تجدید پذیر طبق شکل 6 کاهش یافته است. مطابق شاخص جهانی فالکن اگر سرانه آب تجدید پذیر از 1700 متر مکعب کمتر شود وارد تنش آبی و اگر از 1000 مترمکعب کمتر شود وارد بحران آب خواهیم شد. بنابراین، با توجه به این شاخص در سال 85-86 کشور ما وارد تنش آبی شده و در سالهای 1400-1402 شرایط بحران آب حاکم می شود.
- 6. مصرف آب در کشور
شکل 7 تغییرات مصرف آب در سه بخش کشاورزی، صنعت و شرب را در دوره های مختلف نشان می دهد. چنانکه ملاحظه می شود در سال 1399 مصرف آب در بخش کشاورزی، شهری (شرب) و صنعت به ترتیب 82، 3/8 و 4/2 میلیارد متر مکعب می باشد. به عبارت دیگر جمعاً حدود 93 میلیارد متر مکعب (93%) از آب تجدیدپذیر که بیش از دو برابر استاندارد جهانی (40%) است، مصرف می شود. که این خود سوء مدیریت مصرف آب به ویژه در بخش کشاورزی و ایجاد بحران را بخوبی منعکس می کند.
نتیجه گیری
شواهد عینی و آنالیز کمی در این مقاله نشان می دهد که عامل اصلی ایجاد بحران آب، چهار دهه سوء مدیریت و حکمرانی غلط در بهره برداری منابع آب بوده که کشور را با خشکی هیدرولوژیکی، خشکی اکولوژیکی، خشکی کشاورزی، مشکلات انرژی برق آبی، و مشکلات اجتماعی و اقتصادی مواجه کرده و خشکسالی های دهه اخیر باعت تشدید آن شده است. هم اکنون منابع آب در شرایطی آنچنان بحرانی قرار گرفته که خشکی سرزمین ایران موجب خواهد شد که تغییرات اقلیمی و اثرات مخرب آن در آینده با شدت بیشتری خودنمایی کند. نظام جمهوری اسلامی ایران هم اکنون در معرض بزرگترین چالش تاریخ که همانا موجودیت تمدن ایرانی-اسلامی است، قرار دارد. فقط با تجدید نظر اساسی در سیاست گذاری های کلان با الویت سیاست خارجی در راستای آشتی جهانی و ارتقائ شرایط اقتصادی، برون رفت از این بحران ممکن می شود.
منابع
- 1- شورای عالی منابع آب (1400)، گزارش وضعیت منابع ومصارف آب کشور
-
2- Dodeji S, (2012), Capture zone of a multi-well system in confined and unconfined wedge-shaped quifers, Adv Water Resour, doi:10.1016/j.advwatres.2012.01.004
3- Nagheli s. Samani N., AD Barry (2020), Capture zone of a multi-well system in aquifers bounded by segmented inflow boundaries. Journal of Hydrology https://doi.org/10.1016/j.hydroa.2020.100053
4- Jamshidi Z, Samani N. (2021) Mapping the spatiotemporal diversity of precipitation in Iran, Theoretical and Applied Climatology, Inpress.
Report