جو زمین از 95/20 درصد اکسیژن، 08/78 درصد نیتروژن، 93/0 درصد آرگن، که جمعا 96/99 درصد می شود تشکیل شده است. 4/0 در هزار بجا مانده را چند مولکول دیگر، از جمله کربن دی اکسید، متان، اکسیدهای نیتروژن، آزن و چند چیز دیگر تشکیل می دهند. ولی همین چند مولکول و از میان آن ها به ویژه کربن دی اکسید، نقش سرنوشت ساز در نگاهداشت زیست-بوم شاد و شادابی که در روی کره زمین می بینیم دارند. مانند شیشهء در و دیوار گل خانه، نور خورشید را به زمین راه می دهند و از بیرون رفتن گرمای زمین جلوگیری می کنند. بهمین مناسبت به گازهای گلخانهای شناخته شدهاند. گازهای گلخانهای نقش لحاف را در روی کره زمین دارند. زمین را گرم نگاه می دارند. اقلیم شناسان می گویند، اگر تنها کربن دی اکسید را از جو زمین بیرون بکشیم، دمای زمین تا 16 درجه زیر صفر سرد می شود، آب اقیانوس ها و دریاها یخ می زند، و زندگی حیوانی و گیاهی، به صورتی که در آب ها و خاک ها، در زیر و زبر زمین سراغ داریم، وجود نخواهد داشت.
لحاف کربن دی اکسید و گازهای دیگر اگر نازک باشد زمین سرد و اگر ضخیم باشد زمین گرم خواهد شد. در طول تاریخ تحول زمین چنین چیزی بارها اتفاق افتاده است. در یک میلیون سال گذشته دست کم ده دوره یخبندان بسیار سرد و میانیخبندان گرم شناسائی شده است. دوره تناوب آمدن و رفتن آن ها کم و بیش 120 هزار سال است. آخرین یخبندان در 20 هزار سال پیش پایان یافته است. گفته می شود در آخرین یخبندان دمای زمین 6 تا 10 درجه سردتر از حالا و تراز اقیانوس ها، به خاطر انباشت یخ و برف در قاره های جنوب و شمال و کوهستان ها، 110 متر پائین تر از حالا بوده است. دریای برینگ خشک بوده، دو قاره آسیا و آمریکای شمالی به هم پیوسته بوده اند. به احتمال سرخ پوستان کنونی آمریکا هم بومیان آسیا بوده اند که از همین راه به آمریکاهای شمالی و جنوبی قدم زده اند.
از بیست هزار سال پیش زمین دوباره آغاز به گرم شدن کرده است و انتظار می رود در یک یا دو هزار سال آینده این گرم شدن نیز به پایان برسد و یخ بندان بعدی آغاز شود. توجه خواننده گرامی را به بازه های زمانی چندصد و چند ده هزار سال-هائی که در بالا یاد شده جلب می کنم. این بازه ها، دوره های تغییرات زمانی نیروهای طبیعی حاکم بر زمین و مستقر در منظومه خورشیدی و خود زمین هستند. انسان پایه نیستند و در صدها میلیون سال گذشته و یکی دو میلیارد سال آینده هم خواهند بود و نقش خود را بازی خواهند کرد.
آنچه که برای انسان امروز سبب نگرانی شده، کرده های خود انسان در دویست - سیصد سال گذشته است. داستان چنین است، تمدن یک جا نشینی امروز از میان رودان تا هند و چین و مصر و آفریقا و بعدها تا اروپا و خیلی بعدها تا قاره های جدید آمریکای شمالی و مرکزی و جنوبی، بیش از ده دوازده هزار سال سابقه ندارد. در مقایسه با صدها هزار و میلیون ها سال یاد شده در بالا، چشم به هم زدنی بیش نیست. در این ده دوازده هزار سال آب و هوا، برف و باران، سردی و گرمی، آمدن و رفتن فصل های سال، تغییرات زیادی نداشته است. انسان متمدن امروزی خود و ساخته هایش را با شرایط اقلیمی کم و بیش ثابت و ساکن این ده-دوازده هزار سال سازگار کرده است. و امروز یک باره متوجه شده است که دانش و تکنولوژی دویست و سیصد سال گذشته کار دستش داده و آب و هوا را، در بازه های زمانی ده-بیست ساله دگرگون می کند. در این زمان کوتاه نه خودش، نه گیاه، نه حیوان توانائی سازگاری با اقلیم دست کاری شده بدست انسان را ندارد. ممکن است بسیاری از دست آوردهای ده-دوازده هزار ساله اش را از دست بدهد. بالاتر از همه زندگی را برای گیاه و حیوان، که هیچ نقشی در این میان نداشتهاند، در آب و خاک و هوا ناسالم و آسیب پذیر کرده است.
ببینیم انسان دویست-سیصد سال گذشته چه کرده است. از برکت دانش های نوین، تکنولوژی های نوین آفریده است، انواع ماشین های صنعتی برای تولید و مصرف انبوه، مسافرت های دور و دراز در خاک و آب و هوا درست کرده است، پزشکی و درمان نوین قابل گسترش در همه جای دنیا به وجود آورده است. انسان های کم توان و کم دانش دویست سیصد سال پیش را توانایی و دانش به زیستن و دیرزیستن داده است. گروه های انسانی دور و بی خبر از هم را با همدیگر پیوند داده و دهکده جهانی به وجود آورده است، به طوری که انسان ها در گوشه گوشه دنیای پهناور می توانند در چشم به هم زدنی از حال هم خبردار شوند و عمل و عکس العمل نشان دهند. دانش ها و تکنولوژی های نوین، نعمت های بزرگاند و سزاوار قدردانی اند. ولی در آفریدن و به کار بردن بی محابای آن ها آینده نگری لازم انجام نگرفته است. چرا؟
همه آنچه که از دویست-سیصد سال پیش تا به امروز انجام گرفته و می گیرد نیاز به انرژی فراوان داشته است و دارد. انسان مدرن این انرژی فراوان را، باز با یاری دانش و تکنولوژی، در زیر زمین سراغ گرفته است. زغال سنگ و نفت و گازی را که از صدها میلیون سال پیش در زیر زمین پنهان بوده، در آورده، سوزانده و به صورت کربن دی اکسید و اندکی به صورت متان به هوا داده است. تازه از سی-چهل سال پیش متوجه شده که این همه کربن دی اکسید، زیست بوم خود انسان و حیوان و گیاه را از چارچوب طبیعی بیرون برده و مشکل آفریده است. کربن دی اکسید انسان پایه و چند گاز گل خانه ای دیگر که بی واسطه یا باواسطه در این عصر صنعتی به جو داده شده است، زمین را خارج از روند طبیعی گرم می کنند، یخ های قطب جنوب و گرین لند و کوهستان ها را آب می کنند، سطح دریاها را بالا می آورند، سکونت گاه ها در سواحل پست و جزیره هائی را که تنها دو-سه متر بالاتر از آب هستند، زیر آب می برند و ساکنین شان را آواره اقلیم می کنند. در زیست بوم های دریائی و اقیانوسی صدف ها و پلانکتون ها را که خود در زنجیره غذایی دریازیان نقش تعیین کننده دارند دچار مشکل می کنند. میزان، فصل، و جغرافیای بارش-ها عوض می کنند. هرکدام از ناهنجاری ها مشکل خود را به وجود می آورند.
چه باید کرد؟ جمعیت هشت و خرده ای میلیارد نفر جهان را نمی توان به زیر یک میلیارد نفر سده 19 برگرداند. به آسیائی و آفریقائی نمی شود گفت به دنبال غذا و پوشاک و مسکن خوب نرو و هوس زندگی مثل آمریکائی و اروپائی صاحب صنعت و دانش و یا عرب صاحب نفت و ثروت نکن. می شود بی خیال بود و زیست بوم ها را به حال خود رها کرد که خود دانند. با اقلیم جدید سازگار شوند یا نشوند. ولی انسان سده 21 باید دور اندیش تر از این باشد. زیست بوم یک سامانه یک پارچه و بهم تنیده است. اگر عضوی از آن را روزگار به درد آورد عضوهای دیگرش، از جمله انسان و جوامع انسانی، را قرار نخواهد ماند. حالا که انسان ها و همه انسان ها، شهروندان دهکده جهانی شده اند بهتر است هدف اصلی همه، از حکومت ها و سیاست گزاران گرفته تا صاحبان صنعت و تجارت، صاحبان دانش و اندیشه، و تک تک مردم در هرجا که هستند و هر پیشه ای که دارند، در اندیشه توسعه پایدار زیست بوم باشند. بدانند و باور کنند که خود عضوی از زیست بوم جهانی هستند و صلاح خودشان در صلاح و سلامت زیست بوم بجویند. از توسعه پایدار سخن رفت. به معنائی که در چند دهه گذشته توسط مجامع علمی تعریف شده و مورد قبول سازمان ملل و بخش قابل توجهی از نهادهای اجرائی دولت ها و ملت ها قرار گرفته، توسعه پایدار الزام می کند همه به هوش باشند:
- - منابع روی زمین و زیر زمین نامحدود نیست. همه حق دارند از آن ها بهره بگیرند ولی اجازه ندارند اسراف کنند. بخصوص اجازه ندارند حق فرزندان خود و نسل های آینده را نادیده بگیرند و زمینی ویران برای شان به ارث بگذارند.
- - آب و خاک و هوا، با الگوی مصرف راحتی طلبانه ای که توسط کشورهای ثروتمند دنیا رایج شده و توسط دیگران گرته برداری می شود، آسیب پذیرند. لازم است همه جوامع دنیا در سالم سازی و سالم داری آب و خاک و هوا درحد توان و متناسب با بهره ای که می گیرند سهیم باشند.
اگر کربن دی اکسید حاصل از سوخت های فسیلی عامل اصلی تغییر اقلیم و گرمایش زمین است، چاره کار ممکن است مشکل و پرهزینه و زمان بر باشد، ولی روشن است، سوخت های فسیلی کم مصرف شود، بهتر مصرف شود، و برای شان جایگزین پیدا شود. این چاره ای است که «پانل دولت ها برای تغییر اقلیم (Intergovernmental Panel for Climate Change, IPCC)» ، در چهل سال گذشته تجویز می کند. پانل دولت ها برای تغییر اقلیم در سال 1988 توسط سازمان جهانی هواشناسی (World Meteorological Organization, WMO) و برنامه محیط زیست سازمان ملل (United Nations Environment Program) تاسیس شد. وظیفه آن عبارت است از:
- - ارزیابی به روز دانش اقلیم، تاثیر اجتماعی – اقتصادی تغییر اقلیم
- - ارزیابی علمی و جامع الاطراف خطرات تغییر اقلیم، ناشی از فعالیت های انسان
- - گزینه های سازگاری با تغییر اقلیم و کاهش آثار ناخواسته تغییر اقلیم
از زمان تأسیس تا به امروز آی پی سی سی به طور مرتب گزارش ارزیابی تهیه کرده است:
- - گزارش اول 1990، زمینه را برای تشکیل کنوانسیون چارچوب سازمان ملل برای اقلیم آماده کرد.
(United Nations Framework Convention for Climate Change, UNFCCC)
- - گزارش دوم، 1995، مالاً به تنظیم پیمان کیوتو انجامید.
- - گزارش سوم، 2001، گزارش چهارم، 2007، در همگانی کردن موضوع گرمایش زمین و جلب توجه دانشمندان، عموم مردم، و دولت ها به تغییر اقلیم بسیار موثر بود. در همین سال بنیاد نوبل جایزه صلح 2007 را به آی پی سی سی (مشترک با رال گور، معاون سابق رئیس جمهوری آمریکا) اعطا کرد.
- - گزارش پنجم، 2014، علاوه بر سه بخش معمول پانل، گزارش مبانی علمی فیزیکی، گزارش سازگاری با اقلیم و آسیب پذیری از آن، گزارش کاهش آثار ناخواسته تغییر اقلیم، یک گزارش تلفیق ارایه کرد.
در سال 2015، گزارش تلفیق یاد شده مالاً مبنای دستور کار کنفرانس پاریس قرار گرفت. کنفرانس پاریس یک معاهده بین المللی زیست محیطی است. هدف آن تثبیت غلظت گازهای گل خانه ای در جو زمین است. از بازی گران جهانی عرصه های سیاست، حکومت، سرمایه، فناوری و دانش خواسته می شود:
«نشر گازهای گل خانه ای جهان را چنان مدیریت کنند که در پایان سده 21، دمای کره زمین بیش از 2 درجه (و اگر ممکن است بیش از 5/1 درجه) نسبت به سال 1900 گرم تر نشود».
برای رسیدن به این هدف به دولت های عضو کنوانسیون چارچوب توصیه می شود:
- - دولت ها، متناسب با توان مالی، مدیریتی، و تکنولوژیکی خود «برنامه ملی مورد نظر» برای کاهش گازهای گل خانه ای خود تدوین کنند.
- - دولت ها برای تضمین تحقق برنامه ملی مورد نظر، پیشرفت دو سالانه خود را به کنوانسیون چارچوب گزارش کنند.
- - دولت ها برنامه ملی مورد نظر خود را هر پنج سال یک بار، بر اساس دانش و مهارت و تجربه های بدست آمده بازبینی کنند.
- - کشورهای توسعه یافته، کشورهای درحال توسعه و کمتر توسعه یافته را، در انجام برنامه های ملی مورد نظرشان، از نظر مالی، دانش و تکنولوژی یاری کنند.
تعهدات کشورها در قبال کنفرانس پاریس برای هیچ یک از کشورهای عضو الزام آور نیست. تنها توجه داده می شود، گرم شدن زمین برای زیست بوم های انسانی، گیاهی، و حیوانی تبعات ناخوش آیند دارد و کاهش خطرات جهانی آن و سازگاری با آن مسئولیت جهانی است.
جمهوری اسلامی ایران از 1996 عضو کنوانسیون چارچوب است. یک «کارگروه تغییر اقلیم» مستقر در سازمان محیط زیست کشور عهده دار ارتباطات و مکاتبات با کنوانسیون است. رئیس جمهور، جناب آقای حسن روحانی، در کنفرانس پاریس تعهد کرده است:
- - ایران داوطلبانه 4 درصد از نشر گازهای گل خانه ای خود را در فاصله زمانی سال های 2030 – 2020 بکاهد.
- - مشروط به برداشته شدن تحریم ها و فراهم شدن امکانات مالی و تکنولوژیکی، 8 درصد دیگر نیز تا سال 2050 از نشر گل خانه ای بکاهد.
چنین تعهدی به آسانی، نه تنها قابل انجام، بلکه سودآور هم است، کافی است، به عنوان مثال:
- - نیروگاه های تک سیکل با نیروگاه های سیکل ترکیبی جای گزین شود.
- - نشت نفت و گاز و برق در شبکه های انتقال در سراسر کشور در حد نرم جهانی %5 باشد. تخمین زده می شود این میزان در حال حاضر به تفاوت بین %15 - %10 است.
- - شدت انرژی در کشور در تولیدات صنعتی و ساختمانی کشور (یعنی میزان مصرف انرژی برای تولید مثلا یک دلار ثروت) بسیار بالاست، دو برابر منطقه، چهار برابر اروپا و نزدیک به نه برابر ژاپن است. شدت انرژی را می توان با نوسازی صنایع، از بین بردن تشریفات اداری دست وپاگیر، چابک کردن مدیریت های خصوصی و دولتی تا چهار برابر پائین آورد.
- - در سال 2010 هدر وقت گاز در میدان های نفت و گاز، در پالایشگاه ها و صنایع پتروشیمی %18 گازهای گل خانه ای کشور را تشکیل می داده است. درحال حاضر کمی کمتر از این مقدار است. پژوهشگران پژوهشکده انرژی شریف می-گویند جمع آوری %75 این گازها امکان پذیر است و با همین تدبیر می توان %5 از نشر گاز گل خانه ای کشور کاست که %1 بیشتر از تعهد داوطلبانه رئیس جمهور روحانی، در کنفرانس پاریس است.
بدیهی است هرکدام از توصیه های بالا نیاز به سرمایه گزاری های کلان دارد. ولی هدر رفت برق و آب و گاز در شبکه انتقال، هدر رفت گاز در میدان های نفت و گاز خود ثروت های کلان تری اند. کارشناسان می گویند در عرض چهار پنج سال سرمایه برمیگردد و پروژه ها به سوددهی می رسند. چنین فرصتی در کاهش شدت انرژی در تولیدات صنعتی نیز فراهم است.
منابع:
ثبوتی، یوسف، زمین گرم، ارمغان سده 21، گیتا شناسی، 1390
ثبوتی، یوسف، نامه فرهنگستان علوم، شماره 3 ، تابستان 1397
* یوسف ثبوتی، پژوهشکده تغییر اقلیم و گرمایش زمین، وابسته به دانشگاه تحصیلات تکمیلی در علوم پایه - زنجان
(مجله نگاه نو، شماره 122، تابستان 1398)
Report