گزارش نهایی طرح پژوهشی «بررسی رساله های دکتری معماری دفاع شده در دانشگاه های برتر جهان» در جلسه شورای علمی پانصدم فرهنگستان علوم مورخ 1399/04/15 به تصویب رسید و طرح مزبور خاتمه یافته تلقی شد. مجری این طرح آقای دکتر هادی ندیمی عضو پیوسته و رئیس شاخه معماری و هنر گروه علوم مهندسی فرهنگستان علوم است. خلاصه مدیریتی طرح به شرح ذیل جهت اطلاع و بهره برداری علاقمندان منتشر می شود:
خلاصه مدیریتی طرح پژوهشی «بررسی رساله های دکتری معماری دفاع شده در دانشگاه های برتر جهان»:
از تلقی از معماری به مثابۀ عملی انسانی تا رشتهای دانشگاهی و قابل آموزش در جهان مدرن راه زیادی طی شده است، راهی که حرفهای را که انجام عملی معماری هدف اصلیاش بود به رشتهای تبدیل کرده است که آموزش برای طراحی معماری را، به مثابۀ حرفه، در کانون توجهش قرار داده است. علاوه بر آن در قرن بیستم، حوزهای عالیتر در آموزش دانش معماری ظهور کرده است، دکتری معماری، که «در خدمت آموزش و پژوهش است؛ نه حرفه»[1] و ربط مستقیمی به حرفه ندارد و از این رو ماهیت و ویژگی های بنیادیاش محل بحث و گفتگوست.[2]
در جلساتی که در شاخه هنر و معماری، گروه علوم مهندسی در فرهنگستان علوم تشکیل می شد و هدف از آن بررسی ماهیت دوره های دکتری معماری و ویژگی های آن بود، دستهبندی موضوعهای تحقیق از مباحث مهم مطرح بود که با رویکردی متفاوت با دستهبندیهای موجود دنبال میشد. در این جلسات موضوعهای تحقیق از دو حیث بررسی می شدند: زمینۀ تحقیق، نوع تحقیق. در دستۀ اول تقسیمبندی تحقیقات براساس نسبت موضوع تحقیق با حوزههای معرفت بود. در دستۀ دوم «دستهبندی به اعتبار ماهیت تحقیق یا چگونگی نسبت تحقیق با پرسش آغازین و اصلی تحقیق یا محتوا و مفاد تحقیق بود».[3]
دستهبندی براساس انواع تحقیق، رویکرد تازهای برای دستهبندی موضوعات تحقیق است که با دستهبندیهای معمول در این حوزه متفاوت است. نو و بدیع بودن این شیوهٔ تقرب به دستهبندی موضوعات تحقیق انگیزۀ ارائهٔ پیشنهادهای به فرهنگستان علوم برای تحقیقی تفصیلی در این باره بود که از اسفند ۱۳۹۶ آغاز و در طول دو سال گذشته انجام شد. گزارش حاضر خلاصهٔ این تحقیق است که با عنوان «بررسی رساله های دکتری معماری در دانشگاه های برتر جهان - از حیث نوع تحقیق» انجام شده است تا فهمی مبسوط تر از انواع دستههای معرفیشده در سند راهبردی بر حسب نوع تحقیق فراهم سازد.
چندوجهی بودن معماری مطالعه و تحقیق دربارۀ آن را با حوزههای گوناگون معرفت انسان پیوند میزند. چنین خصوصیتی سبب شده است که در چند دهۀ گذشته، در تحقیقاتی که در حوزهای میان معماری و حوزۀ دیگری از معرفت به انجام رسیده است، روشهای تحقیق در آن حوزه را به کار گیرند و در ترکیبی چندرشتهای[4] دانش تولید شود. با توجه به اینکه موضوع معماری به خلق مکان برای انسان مربوط است، در سالهای اخیر به روشهای تحقیقی که شناسایی شیوهٔ فهم و عمل انسان و چگونگی روابط وی با دیگران را جستوجو میکند، یعنی رویکردهای تحقیقات علوم اجتماعی، توجه ویژه شده و این رویکردها در انواعی از مطالعات و تحقیقات معماری بهکار گرفته شدهاند. هرچند از روشهای تحقیق دیگر مثل روشهای علوم فیزیکی و طبیعی نیز در برخی مطالعات معماری استفاده شده است. این رویکردها اغلب وقتی به صورتی میانرشتهای[5] یا حتی فرارشتهای[6] بهکار گرفته شدهاند نتایج انتقادی و مهمی در حوزه معماری به بار آوردهاند. در حالیکه معدود کتابهای روش تحقیق که برای معماران نوشته شدهاند در توضیح روشها و رویکردهای تحقیق فقط به ذکر رویکردها و روشها (چنانکه از حوزههای دیگر معرفت اخذ شدهاند) میپردازند و چگونگی کاربرد چندرشتهای، میانرشتهای و یا فرارشتهای آن در حوزه پیوند میان یک معرفت با معماری بررسی جدی نشده است.
دانشِ چگونگی تحقیق کردن در معماری با استنباط و استنتاج از تحقیقات و نظر کردن به فرایندها، روششناسی و راهبردهای اتخاذشده در تحقیقات پیشین تولید میشود. تحقیقاتی که بهويژه در قالب رسالههای دکتری معماری در دانشگاههای مختلف به انجام میرسد با اتخاذ رویکردهای میان رشتهای، چندرشتهای یا فرارشتهای دنبال میشود. دانشِ چگونگیِ کاربردِ روشها و رویکردهای اتخاذ شده در این رسالهها مستتر است و دانش ضمنی این حوزه را تشکیل میدهد. جوان بودن موضوع روش تحقیق در معماری و پیشینۀ کمِ توجه به تحقیقات این حوزه، از منظری میانرشتهای، سبب شده که راهبردها و روشهای مطرح در این حوزهْ تعاریف و مفاهیم و چارچوبهای روشنی نداشته باشد و بنا بر این، امکان استفاده نظام مند از آن برای تحقیقات جدید میسر نباشد. این در حالی است که تولید دانش جدید از طریق مفهومسازی دانش ضمنی موجود و تبدیل آن به دانش نظاممند صورت میگیرد تا بتوان آن را در تحقیقات جدید به کار برد. چنین فرایندی با بررسی تحقیقات موجود از منظرهای مختلف امکانپذیر است.
هدف از تحقیقی که انجام شد بررسی و شناسایی شیوههای مواجهه با موضوع تحقیق یا به عبارتی نسبت تحقیق با پرسش آغازین و اصلی تحقیق و چگونگی پیشبرد تحقیق در چارچوب هر شیوۀ خاص و حوزههای معمول کاربرد هر شیوۀ مواجهه با موضوع تحقیق در طیف تحقیقات معماری بود. در این بررسی، ۱۰۴ رساله از رسالههای دکتری معماری دفاعشده در بیست دانشگاه منتخب از میان دانشگاههای برتر دنیا را انتخاب کردیم و تلاش کردیم نسبت تحقیق با پرسش آغازین و چگونگی پیشبرد تحقیق در چارچوب هر شیوۀ خاص را توضیح دهیم.
این تحقیق بر مبنای ارزیابی چکیدههای رسالههای دکتری معماری صورت گرفته است. محتوای چکیدهها را چنانکه منتشر شدهاند، بررسی و بر حسب نوع پرسش از موضوع تحقیق تحلیل و طبقهبندی کردیم. فرض بر این بوده که چکیدۀ رساله بیانکنندۀ کیفیت مواجهه با پرسش تحقیق است و از طریق بررسی چکیدهها میتوان فرایند مواجهه با پرسش تحقیق و به این طریق نوع تحقیق را دریافت و آن را طبقهبندی کرد. برای طبقهبندی انواع تحقیقات از چارچوب «سند راهبردی آموزش معماری: دورۀ دکتری» استفاده کردیم؛ اما به آن بسنده نشد و در طول تحقیق انواع دیگر مواجهه با موضوع تحقیق را شناسایی و به دستهبندی موجود افزودیم. به این ترتیب، راهبردی که برای این تحقیق دنبال کردیم راهبرد طبقهبندی است و اساس این طبقهبندی نیز «سند راهبردی آموزش معماری: دورۀ دکتری» است.
گزارش نهایی تحقیق شامل مقدمه و سه فصل است. در فصل اول چارچوب طبقهبندی و دلایل پیشنهاد آن در مقایسه با انواع طبقهبندیهای موجود را بیان و دربارۀ آن بحث کردیم. شیوۀ انتخاب دانشگاهها و گزینش چکیدههای رسالهها را در همین فصل توضیح دادیم. در فصل دوم، با راهنما قرار دادن چارچوب سند راهبردی، انواع رسالهها را دستهبندی کردیم و در هر دسته ضمن ایضاح مباحث سند در ذیل آن دسته، فرایند تحقیق را در نمونههای مختلف توضیح دادیم. یافتههای حاصل از این دستهبندی، و بحث و بررسی دربارۀ نتایج آن در فصل سوم آمده است. دو پیوست در انتهای گزارش آمده است. پیوست نخست شامل مشخصات، چکیده و ترجمۀ چکیدۀ رسالههای منتخب است و پیوست دوم شامل معرفی دورۀ دکتری دانشگاهها، رسالههای دکتری در دسترس، نحوۀ دستیابی به آنها و چگونگی ارزیابی و انتخاب رسالههای منتخب از میان آنهاست و در بخش آخر نیز فهرستی از رسالههای در دسترس به تفکیک برای هر دانشگاه آمده است.
در فصل اول انواع چارچوبهای تحقیق در معماری بررسی شد و چارچوبی تازه برای دسته بندی انواع تحقیق در معماری ارائه شد. این چارچوب مبتنی بر تعریف فرایند تحقیق علمی بود که اولین بار در «سند راهبردی آموزش معماری: دورۀ دکتری» مطرح شد و فرایند انجام تحقیق را که با نحوۀ تقرب محقق به موضوع آغاز میشود، اساس تقسیمبندی تحقیقات قرار داد. این دستهبندی شامل چهار دسته است: کاوش مدار، پرسشمدار، نظریهمدار، مسئلهمدار[7] که برحسب فرایند انجام و نسبت آن با پرسش اصلی تحقیق از هم تفکیک شدهاند.
چهار نوع تحقیق معرفیشده در سند مبنای ابتدایی بررسی چکیدههای رسالههای منتخب دکتری معماری در دانشگاههای منتخب قرار گرفت هرچند در جریان تحقیق تغییراتی کرد و بسط یافت. در فرایند شناسایی و تفکیک انواع این رسالهها، نمونههای بسیاری دیدیم که در چارچوب یک فرایند خاص از جستوجوی داده و رسیدن به محصول تحقیق قرار نمیگرفتند و حاکی از اختلاط فرایندهای تحقیق، بهصورت همزمان یا با توالی بودند. این یافته سبب شد که انواع جدیدی از تحقیق از نظر فرایند انجام تحقیق و نسبت آن با پرسش اصلی تحقیق شناسایی شود.
وجود تحقیقاتی که با اختلاط فرایندهای مختلف پیش میرود و ناممکن بودن قرار دادن آنها در طیف خطی به ایجاد چارچوب جدیدی برای دستهبندی انواع تحقیق منجر شد. این چارچوب ماتریسی است که در هر دو بُعد آن چهار گونه از انواع تحقیق برحسب چگونگی تقرّب محقق به پرسش اصلی تحقیق شامل تحقیقات کاوشمدار، پرسشمدار، نظریهمدار، مسئلهمدار قرار گرفتهاند. تلاقی هر نوع تحقیق در هر ردیفی از هر بُعد این ماتریس با هر نوع تحقیق در هر ردیف دیگر، خانهای ترکیبی ایجاد کرده که نشاندهندۀ فرایندهای مختلط تحقیق است. چنین ماتریسی که بر مبنای فرایند تحقیق تعریف شده، حوزههای مختلفی از معرفت را در کنار هم نشانده که فرایندهای مشابهی را در جستوجوی داده و استفاده از آن برای خلق دانش دنبال میکند؛ خصوصیتی که با سرشت میانرشتهای تحقیق معماری هم مناسبت دارد و نیز تحقیقات کاوشمدار را در مبنای تقسیم انواع تحقیق دخالت داده است. حضور تحقیقات کاوشمدار در این دستهبندی تازه اهمیت دارد؛ چراکه در حوزۀ علوم انسانی و اجتماعی به مثابۀ نوعی از تحقیق تعریف شده ولی در همۀ چارچوب های پیشین نادیده مانده بود. با احتساب انواع ترکیبی تحقیق، انواع تحقیق که در این پژوهش توضیحشان میدهیم، اینهایند: کاوشمدار، پرسشمدار، نظریهمدار، مسئلهمدار و انواع ترکیبی کاوشمدارـ پرسشمدار، کاوشمدارـ نظریهمدار، کاوشمدارـ مسئلهمدار، پرسشمدارـ نظریهمدار، نظریهمدارـ مسئلهمدار و نوع ترکیبی نظریهمدارـ پرسشمدارـ مسئلهمدار. در فصل دوم بهتفصیل این انواع را معرفی کردیم.
در فصل دوم با مبنا قرار دادن دستهبندی بدست آمده چکیده ۱۰۴ رسالهٔ منتخب را بررسی کردیم و تلاش کردیم نوع تحقیق را مبتنی بر چکیدهها تشخیص دهیم. به این ترتیب انواع تحقیقات کاوش مدار، پرسش مدار، نظریه مدار، مسئله مدار، و انواع تحقیقات ترکیبی کاوشمدار-پرسشمدار، کاوشمدار-نظریهمدار، کاوشمدار-مسئلهمدار، پرسشمدار-نظریهمدار، نظریهمدار-مسئلهمدار و نوع ترکیبی نظریهمدار-پرسشمدار-مسئلهمدار بررسی شد. در این بررسی ضمن تعریف مشخصات هر نوع از تحقیق با توجه به دانش موجود و نتایج حاصل از بررسی چکیدهها، فرایند و نتیجه تحقیق در هر یک از انواع فوق بحث و بررسی شد.
در فصل سوم نتایج بررسی چکیده ها مورد بحث قرار گرفت و نتیجه گیری شد. بررسی چکیدهها نشان از تنوعی چشمگیر در موضوعات رسالهها و نحوۀ پیشبرد آنها داشت. تنوع موضوعات تحقیق رسالههای دکتری تأییدی بر وضعیت میانرشتهای تحقیق معماری است. در بین موضوعات بررسی شده مجموعۀ گستردهای از موضوعات، از موضوعات کاملاً فنی تا موضوعات ذوقی و موضوعات نظری را دیدیم.
وضعیت میانرشتهای در تحقیقات معماری، اخذ فرایندها و روشهای تحقیق از حوزههای مختلف معرفت را برای پیشبرد تحقیق دربارۀ معماری موجه میسازد و این روندی است که به ويژه در چهل سال گذشته در راستای تدوین مبانی تحقیق در معماری جریان داشته است. تحقیقات مربوط به انرژی و نقش مصالح ساختمانی، با استفاده از روشهای آزمایشگاهی انجام میشود که در حوزۀ علوم فیزیکی و طبیعی پرداخته شده است. تحقیقات مربوط به نحوۀ رفتار انسانها در محیط های مصنوع با استفاده از مفاهیم و روشهای علوم رفتاری دنبال میشود. تحقیقات مربوط به بررسی شیوۀ ادراک انسانها از مکان زیستشان میتواند با استفاده از رویکردهای کیفی بهانجام رسد. بنا بر این، بر حسب پرسشی که تحقیق معماری پاسخ آن را جستوجو میکند، رویکردها و راهبردها و روشها و شگردهایی را از حوزههای معرفتی مرتبط با آن پرسش بهکار میگیرد تا به پاسخ مناسب دست یابد.
با وجود تنوع تحقیقات، مبانی کلی تحقیق در رشتههای مختلف یکسان است. تعریف عام تحقیق به فرایند نظام یافتۀ جستوجوی دادهها، تحلیل و تفسیر آنها به منظور بسط دانش در همۀ حوزههای معرفت پذیرفته است. چنین تعریفی حاکی از آن است که بسیاری از مفاهیم پایه و راهبردها در تحقیق از محدودههای رشتههای خاص آکادمیک فراتر میروند.[8] تعریف اُلیری[9] از تحقیق فقط شامل خصوصیات بالا نیست؛ بلکه بر وجه فرایندی تحقیق به منزلۀ عمل راهبردی و خلاقانۀ انسانی تأکید میکند. بنظر وی «تحقیق خوب بازی اندیشیدن فردی است. فرایندی خلاقانه و راهبردی است که مستلزم سنجش، سنجش دوباره و تصمیمگیری دربارۀ بهترین وسائط ممکن برای کسب اطلاعات ارزشمند، انجام تحلیلهای مناسب و رسیدن به نتایج باورپذیر است».[10] به این ترتیب و با توجه به اهداف مختلفی که در تحقیقات دنبال میشود، مهمترین وجه مشترک بین تحقیقات در حوزههای مختلف معرفت را باید در وجه فرایندی آن جست؛ هرچند کیفیت پیشبرد فرایند در حوزههای مختلف با هم متفاوت است.
در فرایند تحقیق و در راستای پاسخ به سوال اصلی تحقیق با سه وضعیت داشتن فرضیه و/یا پرسش مواجهایم. داشتن فرضیه یکی از مشخصههای تحقیقات در حوزههایی از علوم است که رویکرد علوم فیزیکی و طبیعی را دنبال میکنند و چنین رویکردی را علمی میشمارند.[11] چنین رویکردی آزمون فرضیه را با بسط طرح تحقیقی روشن در همان آغاز تحقیق دنبال میکند.[12] این رویکرد اغلب معادل با رویکردهای کمّی در حوزۀ علوم اجتماعی است. هر چند برخی از انواع تحقیقات با رویکرد کیفی در حوزههای علوم اجتماعی و انسانی نیز با طرح فرضیه آغاز میشود. فرضیهها گاه به شیوهای استقرائی و با مشاهدۀ پدیدهها و روابط میان آنها شکل میگیرد و در حین تحقیق صحت آنها بررسی میشود و گاه به شیوهای قیاسی و بر اساس نظریههای موجود. به این ترتیب، آن گروه از تحقیقات معماری که با این حوزهها پیوند مییابد نیز فرایند مشابهی را طی میکند.
در آن دسته از تحقیقات معماری که با حوزههای علوم اجتماعی و انسانی پیوند مییابد و رویکرد کیفی را دنبال میکند، همیشه طرح فرضیه یا نظریه و بررسی صحت آن مطرح نیست. محققان کیفی بیشتر بر تولید و بسط توصیفات و تبیینها تأکید میکنند تا بر آزمون فرضیههای از پیش تعیینشده.[13] در نتیجه در این تحقیقات به جای طرح تصورات منطقی از روابط بین پدیده/پدیدهها (فرضیهپردازی)، تحقیق با پرسش از پدیدۀ معاصر کالبدیـاجتماعی آغاز میشود. شیوهای که در پرسش از شرایط گذشته که محقق از آنها درک و آگاهی روشنی ندارد، نیز دنبال میشود و برای مواجهه با حوزههای ناشناخته یا سامان نیافتۀ دانش نیز موجه است. در چند دهۀ گذشته محققان بهدنبال انسجامبخشی به تحقیق خود در انطباق با یکپارچگی جهان واقع بودهاند و از این رو، رویکردها و راهبردها و روشهایی را از حوزههای مختلف دانش و سنتهای مختلف تحقیق در کنار هم به کار بردهاند تا به پاسخ پرسشهای خود دست یابند. روشهای مختلط[14] اصطلاحی است که در حوزههای علوم اجتماعی و انسانی به چنین فرایندهایی اطلاق میشود و گروت و ونگ با عنوان راهبرد ترکیبی[15] دربارۀ آن سخن گفتهاند[16]. داشتن فرایند ترکیبی به معنای این است که در یک موضوع تحقیق هم برای بخشی از سوال تحقیق، تصوری از موضوع و/یاروابط بین اجزای موضوع وجود دارد که محقق را قادر میسازد فرضیهای طرح کند یا روابط بین اجزای موضوعی را منطبق با نظریه یا چارچوبی نظری قابل پیشبرد میبیند و در عین حال، در بخشهایی از تحقیق با موضوعاتی پیچیده، در گذشته یا حال، سروکار پیدا میکند که تصوری از پاسخ آن ندارد و با پرسشگری تحقیق را هدایت میکند و در نهایت، داشتن نتایج این دو بخش با هم پاسخ به پرسش تحقیق را ممکن میسازد. در نتیجه، در چنین تحقیقاتی، محقق برای پیشبرد تحقیق خود هم پرسش و هم فرضیه مطرح میکند. فرایندهای مطرح در این گزارش نیز با وضعیتهای تقرّب به تحقیق ذکر شده منطبقاند. تحقیقات کاوشمدار و پرسشمدار هر دو با طرح پرسش از وضعیت ناشناخته پیش میروند، درحالیکه محققان تحقیقات نظریهمدار و مسئلهمدار را با فرضیه یا نظریه آغاز میکنند و در جهت تأیید یا کنار گذاشتن فرضیه پیش میروند. در کنار این چهار نوع اصلی، در رسالههای بررسی شده هفت نوع دیگر شناسایی شد که نشاندهندۀ ترکیبات مختلف انواع اصلی بود. در این انواع دیگر پرسش یا فرضیه یا ترکیبی از هر دو برای پیشبرد تحقیق بهکار رفتهاند.
بررسی رسالههای دکتری معماری که در چارچوب دورههای دکتری معماری در دانشگاههای معتبر جهان دفاع شدهاند و دستهبندی آنها بر اساس فرایندهای تحقیق چند نتیجه را آشکار کرد:
- خصوصیت عمومی هر تحقیق علمی داشتن فرایندی نظامیافته، با برنامه و هدفمند است. این خصوصیت صرفنظر از حوزۀ معرفت یا حوزههای معرفتی که تحقیق به آنها تعلق دارد، در هر تحقیق دانشگاهی قابل شناسایی است. چه در تحقیقهایی با رویکردهای حوزههای علوم فیزیکی و طبیعی و چه در تحقیق با رویکردهای کیفی و تاریخی در حوزۀ علوم انسانی این نظامیافتگی را میتوان مشاهده کرد.
- رسالههای دکتری را میتوان بر اساس فرایندهای تحقیق در آنها دستهبندی کرد. این فرایندها در اساس منطبق با فرایندهای عمومی تحقیق علمی است.
- در رشتۀ معماری به مثابۀ موضوع تحقیق میانرشتهای، از حوزههای مختلفی از معرفت برای فهم مسائل مربوط به معماری استفاده میشود. این حوزهها از حوزههای مرتبط با فیزیک ساختمان تا مسائل روانشناختی محیط مصنوع تا ابعاد معنوی و مباحث ذوقی معماری را در بر میگیرد. تحقیق در این حوزههای مختلف و متنوع در قالب رسالهٔ دکتری معماری در دانشگاهها پذیرفته است.
- حوزههای مختلف معرفت و رشتههای مختلف علمی رویکردها، راهبردها و روشهای تحقیق خاص خود را دارند. ماهیت میانرشتهای تحقیق در معماری به مفهوم استفاده از این رویکردها، راهبردها و روشهای متنوع و مختلف در بررسی موضوعات معماری است که با این حوزهها و رشتهها پیوند مییابند. برای هر تحقیقی در قالب رسالهٔ دکتری باید رویکرد، راهبرد و روش خاص خود را آموخت و بهکار بست.
- توجه به انواع فرایندهای تحقیق و قرار دادن آن به منزلۀ مبنای دستهبندی انواع تحقیق دکتری معماری، با در نظر گرفتن خصوصیت میانرشتهای تحقیق در معماری، امکان گنجاندن مجموعۀ گستردهتری از تحقیقات را در زمرۀ تحقیقات دکتری معماری فراهم میکند.
- دستهبندی تحقیق در معماری بر اساس فرایند آن به چهار فرایند اصلی؛ کاوشمدار، پرسشمدار، نظریهمدار، مسئلهمدار ممکن است. درحالیکه تحقیقات کاوشمدار و پرسشمدار فقط در موضوعات میان رشتۀ معماری با حوزههای علوم اجتماعی و انسانی معمول است، تحقیقات نظریهمدار و مسئلهمدار در موضوعاتی میان رشتۀ معماری با اقسام حوزههای معرفت به انجام میرسد.
- در رسالههای دکتری معماری، علاوه بر چهار فرایند ذکرشده در سند، پژوهش با فرایندهای مختلط یا ترکیبی نیز معمول است. این روند بهويژه در تحقیقات در سالهای اخیر بیشتر شده و نشان از توجه به پیچیدگیهای واقعیتهای عالم دارد که فقط با رویکردها و روشهای یک حوزۀ معرفت و فرایندهای تحقیق در آن فهمیدنی نیست و اختلاط یا ترکیبی از رویکردها و فرایندها را در تقرّب محقق به موضوع تحقیق میطلبد.
- فرایندهای ترکیبی کاوشمدارـ مسئلهمدار، پرسشمدارـ مسئلهمدار، نظریهمدارـمسئله مدار در نتیجۀ تحقیق به دنبال راهحلی در وجوه فنی، طراحی و مدیریتیاند. هر چند پیچیدگیهای موضوع تحقیق ترکیب فرایند حل مسئله را با نظریه یا پرسش یا کاوش در جریان تحقیق ضروری میسازد.
- بیشترین نمونه در این بررسی ترکیب فرایند پرسشمدار و نظریهمدار بود و این وضعیت از دو گرایش حکایت میکند: 1. توجه به پیچیدگیهای موضوعات معماری و لزوم توجه به حوزههای مختلف دانش برای درک این پیچیدگی ؛ 2. لزوم ترکیب راهبردهای مختلف برای انسجامبخشی به فهم و تبیین جوانب مختلفِ رابطۀ معماری، انسان و محیط زیستش و نظریهپردازی برای آن.
- تحقیقات کاوشمدار به طور کلی در دانشگاههای بررسی شده کم بود و از همین رو کمترین تعداد در نمونههای بررسی شده نیز به این نوع تعلق دارد. دلیل آن را هم باید، چنان که در سند راهبردی دورۀ دکتری آمده، در دشواری انجام این نوع تحقیق جست و هم، چنانکه به طور کلی در حوزۀ تحقیقات علوم اجتماعی طرح میشود، در دشواری پذیرش این نوع تحقیق برای رسالۀ دکتری. هر چند چنان که نمونهها نشان میدهد زمانی که چنین تحقیقی برای مستند کردن حوزه یا وضعیتی ناشناخته در معماری یا مجموعهای گمنام از بناهای معماری یا معماران ضروری باشد، در قالب رسالۀ دکتری به انجام میرسد.
- ترکیب بارز تحقیقی کاوشمدار با انواع دیگر تحقیق نیز در نمونهها کم بود. چنانکه میدانیم تحقیقات اکتشافی اغلب بخشی از تحقیقات حوزۀ علوم اجتماعی و انسانیاند، اما تأکید بر آن به عنوان بخشی از تحقیق آن را واجد اهمیت خاصی میکند که با فرایند معمول متفاوت است. چنین تأکیدی در تحقیقاتی مطرح است که محقق با موضوعات پیچیده و میانرشتهای سروکار دارد که اغلب ترکیبی از راهبردها، روشها و رویکردها هم برای پیشبرد تحقیق ضروری است. چنین تحقیقاتی در رسالههای دکتری بررسیشده کم بودند. دلایل آن را هم میتوان به دشواری چنین تحقیقاتی نسبت داد که مستلزم مهارت محقق در حوزههای مختلفی از دانش و تسلط وی بر راهبردها و روشهای گوناگون است و هم میتوان مثل تحقیقات کاوشمدار به دشواری پذیرش این نوع تحقیقات در قالب رسالهٔ دکتری نسبت داد، یا دلایل دیگر که فهم آنها مستلزم تحقیقات عمیقتر و بیشتر در این باره است.
- فرایند پرسشمدار در انواعی از رویهها و به شیوههای مختلف با فرایند نظریهمدار همراه میشود و محقق بسته به پرسش اصلی تحقیق و طرح تحقیقی که برای رسیدن به پاسخ در نظر دارد، راهبردهای مختلف کمّی و/یا کیفی را با هم همراه می سازد تا به پاسخ دست یابد.
- در تحقیقات نظریهمدار با انواع گوناگونی از نظریه و شیوههای مختلف کاربرد نظریه در فرایند تحقیق مواجهایم. تعمق در مفهوم نظریه و انواع آن با توجه به تعاریف مختلف آن در حوزههای معرفت میتواند به افزایش فهم از نسبت نظریه با انواع تحقیقات معماری بینجامد.
- وجود فرایندهای مختلف تحقیق که حاکی از تنوع رویکردها و روشهای اخذشده از حوزه های مختلف معرفت است، توجه به چگونگی هر فرایند و الزامات آن را ضروری میسازد. به این ترتیب، مثلاً طلب داشتن متغیر در تحقیق کاوشمدار، خواستۀ نامناسبی است؛ درحالیکه در تحقیقات مسئلهمدار که اغلب رویکردی کمّی دنبال میکنند، وجود متغیر لازمۀ تحقیق است؛ یا در اغلب تحقیقات پرسشمدار که رویکردی کیفی دارند نباید توقع داشت محقق در نهایت به تبیین روابط علّی دست یابد. درحالیکه در تحقیقات مسئلهمدار که موضوعشان حل مسئلهای فنی است، یافتن روابط علّی بین متغیرهای تحقیق بخش ضروری فرایند پژوهش است. در تحقیقات نظریهمدار، با توجه به گستردگی مفهوم نظریه و انواع نظریهها، با فرایندهای مختلفی مواجهایم که برحسب نوع نظریه و تعلق آن به حوزۀ معرفتی که تحقیق میان آن حوزه و معماری جریان دارد، تفاوت میکند. بررسی فرایندهای پژوهشهای دکتری در این تحقیق و بررسی شیوۀ پیشبرد هر پژوهش نیز مؤید این مطلب است.
- در این تحقیق فقط بخشی از فرایند که براساس چکیدهها قابل ارزیابی بود، بررسی شد. اما چگونگی تفکر منطقی(قیاسی، استقرایی، استنباطی، حدسی)، که در حوزههای مختلف معرفت و راهبردهای مختلف تحقیق میتواند به صورتهای متفاوتی پیش برده شود، در این تحقیق بررسی نشد.[17] بررسی آن میتواند به فهم بهتر فرایندهای مختلف تحقیق کمک شایانی کند.
- در انتخاب راهبرد و طرح تحقیق هر رسالۀ دکتری معماری توجه به حوزههای معرفتی که موضوع تحقیق با آنها پیوند میٔیابد و الزامات مربوط به فرایندها، رویکردها، راهبردها و روشهای آن حوزۀ معرفت ضروری است. از آنجاکه فرایندهای متفاوتی در رسالههای دکتری معماری مشاهده کردیم، میتوانیم انتظار داشته باشیم که شیوۀ برخورد دانشگاهها با پیشنهادهها و دستاوردهای این رسالهها، و نیز کیفیت ارزیابی محتوای آنها نیز متفاوت باشد. نمیتوان همۀ رسالههای دکتری را با سنجههای یکسان ارزیابی کرد و تدوین الگوی واحد برای پیشنهاده، ارزیابی کفایت علمی رساله و سنجش کیفیت محتوای تمام رسالههای دکتری معماری به نتیجۀ مطلوبی نمیانجامد.
- تنوع رسالههای دکتری منتخب نشان میدهد مرزبندی میان گرایشهای معماری سیال است و نمیتوان خط قاطعی میان گرایشهای معماری ترسیم کرد. رسالههای منتخب در این تحقیق رسالههایی است که در گروه معماری دفاع شدهاند، اما دانشکدههای معماری و شهرسازی، که برخی دیگر به این نام خوانده نمیشوند، ساختارهای متفاوت و گروههای مختلفی دارند.[18] گروههایی مانند آنچه در دانشکدۀ معماری و محیط مصنوع دلفت[19] یا مدرسۀ معماری و برنامهریزی دانشگاه امآیتی[20] وجود دارد، حاصل انباشت پژوهشهای علمی در آن حوزه است که پیشتر در قالب پژوهشهایی در ساختار گروه معماری بهانجام رسیده است.
- پیروی نظاممند از فرایند تحقیق لازمۀ رسیدن به نتیجۀ مناسب است. توجه به الزامات هر فرایند در محصول تحقیق بازتاب مییابد و چکیده، فشردۀ این محصول است. رسالههای دکتری بررسیشده نشان داد که در اکثر نمونهها فرایند تحقیق با ادبیات و واژگان مناسب در چکیده منعکس شده است.
- بررسی نتایج رسالههای دکتری (آن مقدار که در چکیده منعکس است) نشان میدهد بسیاری از رسالهها صرفاً در پی توسعه و تعمیق فهمِ معماریاند و بهرۀ عملی در طراحی یا آموزش همواره مد نظر نیست.
[1] اعضای شاخه هنر و معماری گروه علوم مهندسی، «سند راهبردی آموزش معماری: دورۀ دکتری»، ص۴۲.
[2] همانجا.
[3] اعضای شاخه هنر و معماری گروه علوم مهندسی، «سند راهبردی آموزش معماری: دورۀ دکتری»، ص ۵۴.
[4] Multidisciplinary
[5] Interdisciplinary
[6] Trans-disciplinary
[7] اعضای شاخه هنر و معماری گروه علوم مهندسی، «سند راهبردی آموزش معماری: دورۀدکتری»، ص۵۶.
[8] Leedy and Ormord, Practical Research: Planning and Design, p. IV; Nicholas Walliman, Research Methods: The Basics, p.1.
[9] O'leary
[10] Zina O'leary, The Essential Guide to Doing Research, p.1.
[11] Martyn Hammersley, What is Qualitative Research, p.10; Burke and Soffa, The Elements of Inquiry: Research and Methods for a Quality Dissertation, p.6.
[12] همان.
[13] Martyn Hammersley, What is Qualitative Research, p.12.
[14] Mixed Methods
[15] Combined Strategies
[16] Groat and Wang, Architectural Research Methods, 2nd ed, p.443.
[17] انجام این کار نیاز به بررسی متن رسالهها داشت که خارج از محدوده این تحقیق بود.
[18] در پیوست ب دانشکدهها بهتفکیک معرفی شدهاند.
[19] Faculty of Architecture and the Built Environment
[20] School of Architecture and Planning (SA+P)
Report