• نوروز ۱۴۰۲ مبارک
  • حلول ماه مبارک رمضان را تبریک عرض می کنیم

 

در چهارمین و پنجمین دوره اعطای جایزه «رضا داوری اردکانی» که روز سه شنبه ۹ مهر ۱۳۹۸ با حضور اصحاب فرهنگ و اندیشه و استادان و دانشجویان و علاقمندان به فلسفه در مؤسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد، جایزه بهترین رساله دکتری فلسفه دانشگاه های کشور به پایان نامه آقای دکتر حسن امیری آراء از مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران اعطا شد و از پایان نامه آقای دکتر سید مجید کمالی از دانشگاه اصفهان نیز تقدیر به عمل آمد.

Zoom Kobe Venomenon VI 6

 جایزه رضا داوری اردکانی، جایزه‌ ای است که هر سال به بهترین رساله دکتری در حوزه فلسفه غرب تعلق می‌ گیرد. پایان نامه‌ های رسیده به دبیرخانه در سال ‌های ۹۶ و ۹۷، بیست و هفت عدد بودند که عمدتاً درخصوص فلاسفه ‌ای چون افلاطون، ارسطو، کی‌ یر کگور، گادامر و غیره و در حوزه‌ هایی چون فلسفه علم، معرفت شناسی و غیره بودند.

آقای محمدخانی معاون فرهنگی مؤسسه شهر کتاب گفت: ما یک رساله برگزیده داریم و از یک رساله هم تقدیر خواهیم کرد. رساله برگزیده ما از دکتر امیری آرا است. دکتر حسن امیری آرا از دانشگاه علم و صنعت مهندسی عمران گرفته و از مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه هم دکترای فلسفه علم گرفته است. ایشان چندین مقاله پژوهشی و چندین ترجمه اثر فلسفی دارد.

آقای دکتر حسین معصومی همدانی استاد فلسفه علم نیز در این مراسم درخصوص پایان نامه برگزیده گفت: قبلاً هم گفتم مشکل عمده علوم انسانی در ایران «پنهان‌ کاری» است. استادان هر کدام برای خودشان یک جزیره هستند و کسی از کار آنها خبر ندارد. باید یک کنترل درونی بر کیفیت کار استادان داشته باشیم. باید آدم‌ها، هم بحث کنند از کار هم خبر داشته باشند، سمینارهای مختلف داشته باشند.

وی افزود: حسن این نوع جوایز آن است که کسانی جرأت می‌کنند نوشته‌ خود را می‌فرستند تا داوری شود. من خوشحالم که امسال پایان ‌نامه برگزیده، در حوزه فلسفه علم است. ما در ایران بین شاخه ‌های فلسفه یک تکنیک مصنوعی داریم که باعث می ‌شود کمتر از حال هم خبر داشته باشیم. من هیچ جا ندیدم دپارتمان فلسفه تحلیلی، فلسفه غرب و… به طور جداگانه داشته باشند.

معصومی گفت: پایان ‌نامه برتر امسال، شروعش از یک فیلسوف انگلیسی هگلی است که مسأله‌ ای را مطرح می‌ کند که دنباله‌ اش در حوزه تحلیلی است. این رساله بسیار تخصصی است و فقدان گفتگویی بین فلسفه و علم رخ داده است.

وی افزود: من به هر جور شیون ‌گری، حساسیت پیدا کرده ‌ام. وضع ما آنقدر هم بد نیست و به خوبی‌ها باید بپردازیم. به دانشجویانی نگاه کنیم که خوب کار می ‌کنند هرچند که بدی ‌ها بر خوبی ‌ها می‌ چربد ولی راه‌ حل برون‌ رفت از بدی‌ ها، تقویت خوبی‌ ها است.

آقای دکتر حسین شیخ رضایی، مدیر انتشارات کرگدن به تاریخچه شکل گیری رشته فلسفه علم در کشور پرداخت و در بخشی از سخنانش گفت: در نیمه ‌های دهه هفتاد این رشته در دانشگاه صنعتی شریف تأسیس شد. عمدتاً دانشجویان آن، در رشته ‌های مهندسی آمده‌ اند. این پای رشته‌ های دیگر را به علوم انسانی باز کرد. به دلیل آنکه بچه‌ های فلسفه علم با دید مهندسی وارد این رشته شدند و عموماً نگاهشان به خارج کشور بود و خواستار تحصیل در دانشگاه‌ های طراز اول بودند، الان می ‌بینیم فارغ ‌التحصیلان از دانشگاه ‌های خیلی معتبر در این رشته، ایرانی هستند. اینها، باعث شد جو ایدئولوژیک این رشته کمرنگ ‌تر شود. وی افزود: در نیمه دوم قرن بیستم، فلسفه‌ های خاص را می ‌بینیم چون مسائل فلسفی، خاص ‌تر شدند این چرخش را می ‌توان در رساله‌ های آموزشی دانشجویان دید. رساله آقای امیری آرا مسأله خاصی را در فیزیک دنبال می ‌کند. یعنی جایی که مرز بین فیزیک و فلسفه است.

آقای دکتر محمدرضا بهشتی استاد فلسفه دانشگاه تهران در این مراسم گفت: طرح مشترکی داشتیم که بر اساس آن قرار بود عناوین پایان ‌نامه ‌ها از آغاز تا امروز را گرد‌آوری کنیم. تا سال ۱۳۸۶ بیش از دو هزار پایان ‌نامه گرد‌آوری شدند. ماحصل آن بود که دانشجویان می ‌توانستند پیگیری کنند که چه کارهایی قبلاً انجام شده است. این اطلاعات در صفحه مؤسسه حکمت و فلسفه در دسترس است. تحلیل این اطلاعات، نکات جالبی برای ما داشت. من در مجموع، یک روند مثبت را دیدم. پایان‌ نامه ‌ها در دوره ‌های اول خیلی کلی بودند ولی هر چه جلوتر آمدیم، مسائل و موضوعات خاص، موضوع پژوهش قرار گرفتند. موضوعات هم تخصصی‌ تر شدند. نکته مهم آنکه هنوز هم عمده پایان ‌نامه ‌ها در حوزه نظری است ولی مشاهده می ‌کنیم که در زمینه مسأله فلسفه، اخلاق، سیاست، هنر، بعد از تلاش‌ های ده سال اخیر، کارهای خوبی انجام می ‌شود ولی هنوز غلبه حوزه نظری است. وی افزود: من دوره دکتری در آلمان بودم و آنجا بیش از ۶۰ درصد کارها پژوهشی در حیطه فلسفه علمی بود ولی اینجا هنوز ما در حوزه نظری فعال‌ تریم و تغییر به سمت فلسفه عملی، هنوز کند پیش می‌ رود. رصد پایان ‌‌نامه ‌ها و تحلیل آنها، در ارتقاء کیفی خیلی تأثیر دارد.

آقای دکتر علی ‌اصغر مصلح استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در این مراسم طی سخنانی گفت: چنین جلسه‌ ای بهانه خوبی است که ضمن آنکه تلاش خوبی صورت می‌ گیرد، سؤالاتی هم مطرح ‌شود برای گفتگو میان اهل فلسفه. باید از وضع فلسفه درست با زندگیمان بپرسیم. فلسفه باید نوعی آزادی و خودبسندگی داشته باشد و خودش را معرفی کند. امروز فلسفه دانشگاهی در ایران، وضع پرسش برانگیزی دارد. اصل پرسش آن است که الآن فلسفه در ایران چه شأنی دارد و چه نقشی بازی می‌ کند؟ از طرفی ما تشکری از فارغ ‌التحصیلان فلسفی داریم. باید بپرسیم حاصل کار چیست؟ اصل کار فلسفی ما چه بوده است؟ فیلسوفان، هم فیلسوف بودند و هم می ‌دانستند چه می ‌کنند. ما یک جامعه توسعه نیافته هستیم و در این بستر، فلسفه خوانده می ‌شود. فلسفه علم در دانشگاهی مثل MIT یک معنی دارد و به علم پاسخ می ‌دهد. ما در گروه‌ های فلسفه به چه چیزی پاسخ می ‌دهیم؟ باید پرسید شأن فلسفه در کشور چیست؟

 

 

آقای دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف فرهنگ و رئیس فرهنگستان علوم در این مراسم گفت: این جایزه به نام من است اما کارها و دردسرهایش را بیشتر دوستان و مؤسسه گرامی شهر کتاب بی مزد و منت انجام می دهند  و تحمل می کنند. این جایزه بالنسبه کوچکی است که برای احترام به فلسفه و قدردانی از کار جوانانی که به آن اهتمام می‌کنند اعطا می‌شود. یکی از مشکلاتی که پیوسته در انتخاب رساله داشتیم این بود که بیشتر رساله های خوب درباره هیدگر بود و اعطای جایزه به این مقاله ها گاهی سوءتفاهم هایی به وجود می  آورد. زیرا من و بعضی از دوستانم متهم به هیدگری بودن هستیم. در کشور ما فلسفه اهمیتی ندارد بلکه فیلسوفان آن هم به این جهت اهمیت دارند که یا منجی و مرادند یا مجرم و ملعون. هیدگر فیلسوف مجرم و ملعون است و فلسفه اش مخالف آزادی است. پس ریشه اش را باید کند و پیروانش را باید خوار و خفیف و سرکوب و نابود کرد. خوشبختانه امسال این مشکل را نداشتیم و رساله خوبی در فلسفه علم به دستمان رسید و این مشکل رفع شد. از اینها که بگذریم ما معمولاً فلسفه را مجموعه بحث ها معلوماتی می‌دانیم که در کتاب های فلاسفه مضبوط است که البته اگر اینها نبود، فلسفه نبود. اما اینها همه می تواند جسم فلسفه باشد. فلسفه نه مجموعه احکام بلکه تفکری است که با طلب به وجود می آید و اگر در جایی پرسش و طلب نباشد کسی به آثار فیلسوفان نگاه نمی کند. خوشبختانه توجه به آموزش فلسفه و نشر آثار فلسفی در دهه های اخیر بیشتر شده است گرچه هنوز  زبان فارسی کاملا با فلسفه های جدید انس ندارد ولی همین که کتاب های مهم در حوزه‌های مختلف ترجمه و تالیف شده و دانشجویان رساله های خوب می نویسند غنیمتی است. در زمان کنونی اگر تعجب نمی کنید بگویم که ما بیش از هر چیز به فلسفه نیاز داریم زیرا فلسفه می تواند تفاوت میان ضروری و غیرضروری ، مهم و غیر مهم و مقدم و مؤخر و بجا و نابجا و جهل و علم و ... را به ما بشناساند. به نظر می رسد که در موارد بسیاری این تشخیص ها که برای اداره و گذران زندگی لازم است دشوار شده است. نمی‌گویم فلسفه را برای تشخیص مهم از غیر مهم باید آموخت. آدمی با تفکر آدمی شده است. برای آموختن فلسفه تعلق خاطر لازم است. اما اثر وجودی فلسفه را هم باید بشناسیم. بخصوص در زمانی که ایدئولوژی ها به صورتی سطحی در همه جا پراکنده است. فلسفه می تواند به ما بگوید که مثلاً عدالت طلبی و آزادیخواهی و حقیقت دوستی داعیه نیست، درد است. ولی چون فلسفه نداریم آزادیخواه، کارش جستجوی مخالفان آزادی و بازجویی از این و آن است که چرا چنین گفته اند و چنان کرده اند. نظر هم اهمیت ندارد و کسی با آن درنمی آویزد. مهم اینست که اگر مخالف باشد او را سر جای خود بنشانند. عدالت طلبان هم گاهی نگران تبعیض هایی هستند که از نتایج بسیار دور فقدان عدالت است. کاش آنها هم قدری بیشتر در طلب درک عدالت باشند. فلسفه می تواند به این درک کمک کند. اما قدر اهل دانش را باید بدانیم. ما دانشمدان بزرگ داریم اما چیزی در کار دانش کم داریم و آن علم شناسی است. از همه دانشمندان نباید توقع داشت که به چیستی علم فکر کنند. اما در کشور کسانی و سازمان هایی باید باشند که از نظم و نظام علم آگاهی داشته باشند و مقام و  موقع هر یک از علوم را بشناسند و حکم یک علم را بر علوم دیگر اطلاق نکنند. من بیست سال در این راه کوشیده ام ولی چه کنم که این کوشش کمتر مورد اعتنا و توجه قرار گرفته است. شاید حتی کسانی که در سیاست علم کار می کنند به آن توجه نکرده باشند. اکنون لااقل مقامات رسمی که مقررات آموزش و پژوهش را تدوین می کنند باید از وضع علم در جهان و در کشور و از تفاوت هایی که میان علوم وجود دارد به خوبی آگاه باشند و لااقل بدانند که اگر یک استاد فیزیک و مکانیک میتواند امضای خود را پای مقاله دانشجویش بگذارد برای استاد فلسفه این امر بی وجه است زیرا در فلسفه که به امر ابژکتیو نمی پردازد، استاد و دانشجو ضرورتاً در نتیجه گیری ها هم رای و موافق نیستند. فلسفه مجال تفاهم و همزبانی و تفکر است و نه صرف نتایجی که پژوهندگان به آنها می رسند و در موردشان توافق دارند. امیدوارم افزایش معلومات فلسفی که کم و بیش رو به پیشرفت دارد زمینه ای فراهم آورد که بتوانیم از پشتوانه تفکر فلسفی هم برخوردار شویم و لااقل زمان خود و مسائل آن را بشناسیم. تفکر بر خلاف آنچه معمولاً تصور می شود صرفاً حاصل خردی نیست که نمی دانیم چیست بلکه بیشتر قوام بخش خرد و پشتیبان آنست. من همه عمر را صرف فلسفه کرده ام و اگر به جایی نرسیده ام متأسفم. این دیگر در اختیار من نبوده است. ولی چون در کار خود کوتاهی نکرده ام، خود را مستحق ملامت نمی دانم و البته ملامت ملامتگران را بخصوص اگر با فلسفه بیگانه باشند به چیزی نمی خرم.

در پایان مراسم، جایزه «رضا داوری اردکانی» به رساله آقای دکتر امیری آرا اعطاء شد و همچنین از رساله آقای دکتر سیدمجید کمالی هم تقدیر به عمل آمد.

 

روابط عمومی فرهنگستان علوم

1000 کاراکتر باقی مانده


IMAGE گفتگوی ایسنا با دکتر محمد صال مصلحیان
اعتلای علوم پایه، گامی اساسی در مسیر توسعه
IMAGE گفتگوی ایسنا با دکتر مهدی گلشنی
در دنیای علم ما مشق نویس هستیم
IMAGE گفتگوی ایکنا با رضا داوری اردکانی
درد فلسفه مقدم بر علم فلسفه است
IMAGE گفتگوی فرهنگ امروز با دکتر رضا داوری اردکانی
درباره سایه، شعر و سیاست
IMAGE گفتگوی ایسنا با دکتر محمدرضا اسلامی
جهان اول کشوری است که در برابر همه سختی‌ها ایستاده است